بیست عامل عقب ماندگی ایرانیان(مقاله مصطفی ملکیان)

۱-پیشداوری: اولین خصوصیتی كه در ما وجود دارد، پیشداوریهای فراوان نسبت به بسیاری از امور است. اگر هر كدام از ما به درون خودمان رجوع كنیم پیشداوریهای فراوان میبینیم. این پیشداوریها در كنش و واكنشهای اجتماعی ما تاثیرات منفی زیادی دارد. معمولاً وقتی گفته میشود پیشداوری، بیشتر پیشداوری منفی محل نظر است ولیآثار مخرب پیشداوری منحصر به پیشداوری منفی نیست. پیشداوریهای مثبت هم آثار مخرب خود را دارد. از جمله خوشبینیهای نابهجا كه نسبت به برخی افراد و قشرها و لایههای اجتماعی داریم.
۲-دگماتیسم وجمود: نوعی دگماتیسم و جمود در ما ریشه كرده است. من اینباره كه چرا ملت ایران تا این حد اهل جزم و جمود است، اصلاً تحقیقات روانشناختی و تاریخی ندارم. یعنی واقعیت آن برای من محل انكار نیست اگرچه تبیینش برای من امكانپذیر نیست. آنچه كه در ما وجود دارد كه از آن به جزم و جمود تعبیر میشود این است كه باور ما یك «ضمیمه»ای دارد. یعنی اینكه ما معتقد باشیم كه فلان گزاره درست است، این سالم است اما اگر معتقد باشیم كه آن فلان گزاره محال است كه درست نباشد؛ این «محال است» انسان را تبدیل به انسان دگمی میكند. و ما كمتر میشود كه به چیزی معتقد باشیم و یك «محال است» منضم به این اعتقادمان نباشد. به تعبیر دیگر وقتی ما یك عقیده داریم كه «فلان گزاره صحیح است» یك عقیده دومی هم داریم و آن این است كه «گریزناپذیر است كه فلان گزاره صحیح نباشد».

در راه باريكي كه از آن مي گذشتيم