خون خدا!

بزرگمردی که هیچ روزی در این زمین خاکی چون روز شهادت او نبود و نخواهد بود(لا یوم کیومک یا ابا عبداله).یگانه عاشقی که ثار الله اعظم (خون بزرگ خداوند)نام گرفت.بی شک بزرگترین درس حسین(ع) برای تاریخ ظلم ستیزی او بود .اما افسوس که ما بیشتر بر لبان تشنه و تن زخمی اش  گریستیم و درس آزادگی و آزاد منشی او را فراموش کردیم.کاش یاد می گرفتیم چون حسین بلند همت و شریف می زیستیم

لاله مات و بینوا افسانه گویان مانده است

چون شنیدت ماجرایی از وفایت ، بهترین

از ازل سودای تو همراهی خورشید بود

تا ابد ماه حسینی و سپه سالار دین


این من و رویی سیاه و داغ هجر و دست تو

دست در دست خدا مست تو ام تنها همین

 

 

 

 

عکس های ماه محرم

حالا دیگر نفس هم نمی توان کشید!

این روزها خبر آلودگی هوا در شهر های بزرگ در صدر اخبار قرار گرفته و مدارس و ادارات در این شهر ها تعطیل شده است.البته این تعطیلی ها الان دیگر غیر منتظره نیست!چون بارها به علل مختلف روزهای آخر هفته را دولت تعطیل اعلام کرده تعطیلی زیاد مراکز دولتی زیانهای جبران ناپذیری بر اقتصاد مملکت وارد می کند.اکنون که ما به خاطر برنامه هسته ای تحت فشار شدید  تحریمهای مجامع بین المللی هستیم نمی دانم این تعطیلی ها چطور برای ما همت مضاعف برای مقابله با این تحریمها ایجاد می کند.؟؟اما تعطیلی برخی از شهرها به علت آلودگی هوا از جنس دیگری است. چرا که حالا دیگر نفس کشیدن هم مشکل شده و بسیاری از مردم به علت تنفس هوای آلوده در معرض ابتلا به انواع سرطان و بیماریهای قلبی و ریوی هستند.متاسفانه بسیاری از ما حتی متوجه نیستیم تنفس در هوای آلوده اصلا یعنی چه؟خیلی ها اصلا به این قضیه فکر نمی کنند یا آنرا جدی نمی گیرند.

طرحهای مسئولین اجرایی هم برای توقف و کاستن آلودگی بی نتیجه بوده چرا که حالا دیگر قانون گریزی در این مملکت نهادینه شده است.وقتی دولت با مجلس بر سر اجرای قوانین و مصوبات مجلس دست به یقه می شود. چگونه می توان از دیگران توقع داشت که به قانون احترام بگذارند.خلاصه کلام با این شرایط امیدی به بهتر شدن وضع هوای شهرهای آلوده نیست.چرا که نه دولتمردان ما قادر به کنترل این بحرانها هستند و نه مردم ما پایبند به قانون !پس نتیجه می گیریم در این حوادث تنها و تنها باید دست بر آسمان بر افراشت و از خداوند متعال خواست که با نزول باران و برف ما را از دست خودمان موقتا نجات بخشد.تا فردایی دیگر رسد و روز از نو و رورزی از نو

فقط در این شرایط من واقعا دلم برای خودمان می سوزد که چگونه جان بی مقدار برخی از انسانها اینچنین ساده در معرض آسیب و نابودی قرار می گیرد. و ما جز نظاره و تماشا کاری نمی کنیم. حالا دیگرتنفس در این هوای آلوده به تمام  گرفتاریهای ما پیوست شده ٬حالا دیگر نفس هم نمی توان کشید!